آیا ما والدگری می دانیم؟
آیا ما والدگری می دانیم؟

تعریف والدگری
والدگری یا فرزندپروری یکی از مباحث مهم در تربیت فرزند است و مهمترین وظیفه ایست که بر دوش والدین قرار دارد.
والدگری یا فرزند پروری ترجمه کلمه parenting است. می شود گفت که یک ارتباط بین والد و کودک است و می تواند یک سری فعالیت های پیچیده از روش ها و رفتارها با کودک باشد که بر رشد و باورهای کودک اثر دارد.
همه ما که قصد داریم والد شویم باید مهارت ها، رفتارها و روشهای آن را یاد بگیریم چون این مسئولیت هم مانند مسئولیتهای یک سازمان نیاز به تجربه و آموزش دارد. همه ما اگر بخواهیم جایی استخدام شویم سعی می کنیم کلی در آن زمینه آموزش ببینیم و یا یک دستگاهی خریداری می کنیم شده کلی وقت بگذاریم و دستورالعمل و طرز کار آن را یاد بگیریم تا نکند که به آن دستگاه آسیب بزنیم چرا پس بعضی از ما والدین گفتم بعضی از والدین سعی نمی کنیم کمی درباره کودک خود آموزش ببینیم و والد گری و پرورش فرزند را یاد بگیریم. شاید فرزند ما خراب نشود از دور خارج نشود ولی در آینده کلی مشکلات ارتباطی، رفتاری و عاطفی خواهد داشت پس باید برای رشد و تربیت ایشان راههای درست را کشف و به کار گرفت.
تأثیری که والدین بر فرزندان می گذارند، گاهی آشکار، کاملاً نامحسوس، مفید و نامناسب و مخرِّب است. اغلب تأثیرات نامحسوس والدین در افکار، باورها، رفتارها و احساسات، فرزندان تجلّی می یابد. این تأثیرات تحت عنوان والدگری قابلبررسی است.
در دوران کودکی، شخصیت انسان بر اساس تربیتی که در خانواده وجود دارد، شکل میگیرد. اصلیترین مولفههای شکل گیری شخصیت انسان مربوط به همین دوران ابتدایی زندگی انسان درنهادی به نام خانواده است. برخي روانشناسان معتقدند ، از تولد تا یک سالگی سن شکل گیری اعتماد انسان نسبت به دنیاست. در این دوران مهمترین فردی که در این اعتمادسازی نقش دارد، مادر هست. اگر مادری در این دوران به نیازهای کودک، خوب رسیدگی نکند، و افراط و یا تفریط داشته باشد، میتواند زمینه ساز یک شخصیت بی اعتماد در تمامی دوران زندگی کودک شود. پس لازم است، والدین شیوههای درست تربیت فرزندان را به کار بگیرند تا بتوانند پرورش، اجتماعی کردن و انتقال ارزشهای فرهنگی و اخلاقی و ایده آلهای والدین به فرزندان به درستی صورت بگیرد.
خانواده به عنوان اولین نهاد اجتماعیای که انسان در آن قدم میگذارد میتواند، جامعه پذیری و در گام عالیتر آن فرهنگ پذیری را در شخصیت انسان نهادینه کند، دو امری(جامعه پذیری و فرهنگ پذیری) که نهادهای دیگر اجتماعی تاثیرات شان به نسبت کمتر از نهاد خانواده است.
عوامل موثر بر والدگری

عوامل متعددی بر والدگری تاثیر دارند که از مهمترین این موارد میتوان به وضعیت اجتماعی-اقتصادی، فرهنگ، نگرش والدین به والدگری و ویژگیهای شخصیتی والدین همچون ذهن آگاهی و فراوالدگری اشاره کرد. در اصل میتوان یک چیز را بسیار در این میان مهم دانست و آن شخصیت والدین است. این سخن برگرفته از نظریه یادگیری مشاهده ایست که در حوزه «روان شناسی یادگیری» بدان پرداخته میشود.
“یادگیری مشاهده ای”توسط آلبرت بندورا بیان شده است. بندورا اعتقاد داشت مهمترین نوع یادگیری، یادگیری مشاهده ایست. در این نظریه اینگونه بیان می شود که انسان بر اثر مشاهده و ارتباطی که با محیط خود از طریق حس بینایی دارد، الگوهای رفتاری ای را انتخاب می کند و رفتارهای خود را بر اساس آن شکل می دهد. بر این اساس، فرزندان در خانواده از طریق ارتباط با والدین خود و مشاهده رفتارهای ایشان، به رفتارهای خود شکل می دهند و به مرور این دست از رفتارها شکل دهنده مولفه های شخصیت ایشان همچون افکار، عواطف، هیجانات و رفتارهای ایشان می شود.
خودآگاهی والدین نیز به عنوان یک مولفه شناختی، دارای اهمیت بسیاری در والدگری است. برخی تحقیقات نشان از آن دارد که ذهن آگاهی، در سلامت روان و نیز روابط موثر با دیگران و نیز والدگری نقش بسیار قابل توجهی دارد.
کاتورث و پارنت بر این اعتقادند که داشتن آگاهی های مستمر، منظم و توجه به زمان حال باعث کارکرد موثر والدین نسبت به فرزندان می گردد. مورگان ذهن آگاهی یا حضور ذهن را اینگونه تعریف می کند: «آگاهی از افکار، رفتار، هیجانات و انگیزه هاست به طوری که بهتر بتوان آن ها را مدیریت تنظیم کرد به عبارت دیگر، ذهن آگاهی به معنای توجه کردن به شیوه های خاص است»
ذهن آگاهی می تواند در دو جنبه والدین موثر واقع شود. این جنبه ها، عبارتند از:
- جنبه درون فردیحضور ذهن در فرزندپروری شامل انتساب ها، نگرش ها، ارزش ها، عقاید و انتظارات است که والدین در مورد فرزندان خود و نحوه فرزندپروری دارند.
- جنبه میان فردیحضور ذهن در فرزندپروری به حضور والدین هنگام تعامل با فرزندانشان و داشتن نگرشی پذیرنده، مهربان و مشفقانه نسبت به این تعاملات نظر دارد.
والدینی که در ارتباط با فرزندان خود دارای ذهن آگاهی هستند دارای ویژگی هایی هستند که برخی از این ویژگی ها عبارتند از:
- این نوع از والدین، اجازه بیان عقیده و تجارب شخصی را به کودکان خود می دهند و آنها را بر این امر تشویق و تقویت می کنند.
- این نوع از والدین بر اساس باورهای و تجاربی که فرزندانشان دارند راهبردها و خط مشی های تربیتی، ارتباطی و مراقبت گری خود را شکل می دهند. (بدین معنا که والدین باید راهبردهای تربیتی را بر اساس یک واقعیت شکل بدهند و نباید این راهبردها چیزی دور از واقعیت و یا ساخته ذهن خود والدین باشد.)
- این نوع از والدین به خوبی می دانند که چگونه در موارد بحرانی، دست از اصول مراقبت گری خود برندارند و استراتژی های جدیدی را بر اساس موقعیت جدید و نیز موقعیت های بحرانی به کار بگیرند.
7 نقش والدین در فرزندپروری و تربیت فرزند

یک توافق عمومی درباره نقش های متعددی که والدین در زندگی فرزندان بازی می کنند، وجود دارد. برای والدین هفت نقش فرض شده است:
1) مراقبتکننده (مراقبت جسمی، رسیدگی به تغذیه و تر و خشککردن).
2) منبع عاطفی بودن (موردپذیرش قرار دادن، عشق ورزیدن و رشد خودپنداره مثبت).
3) مربی بودن.
4) منبع اقتصادی بودن (پرداخت هزینه های پزشکی، غذا، لباس و تحصیل).
5) پشتیبانی (محافظت از فرزندان در مقابل آسیب ها).
6) ارتقاء دهنده سلامت.
7) انتقال دهنده آیین ها
این آیین ها در کشورها و فرهنگ های مختلف متفاوت است.
در تعریفی دیگر از والدگری به سیستمی از بازخوردهای والدین نسبت به فرزندان ، مراقبت فیزیکی، حمایت عاطفی، آموزش و راهنمایی، محافظت از آسیب فرزندان از طرف بزرگسالان اشاره شده است.
در حداقل شکل خود، والدگری به پرورش و تربیت فرزندان اشاره دارد که البته این هدفِ مهم و اساسی یکی از اهداف متعدد والدگری است و از آن جمله می توان به رسیدن فرزندان به انواع موفقیت، خودکنترلی، خودمختاری و دستیابی به دیگر جنبه های مثبت روان شناختی اشاره کرد.
دیدگاهتان را بنویسید